رهی معیری
نسیم عشق ز کوی هوس نمی آید
چرا که بوی گل از خار و خس نمی آید
ز نارسایی فریاد آتشین... فریاد
که سوخت سینه و فریادرس نمی آید
به رهگذار طلب ، آبروی خویش مریز
که همچو اشک روان ... باز پس نمی آید
ز آشنایی مردم رمیده ایم رهی
که بوی مردمی از هیچ کس ... نمی آید
رهی معیری
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۰۴/۰۳ ساعت 15:50 توسط حسن محمدی اندرود
|